Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- سیاست خارجی ایران درماه های اخیر روزهای پُرتنشی را سپری کرده و می‌کند. پس از ناموفق بودن تلاش‌ها جهت احیای برجام و  رکود و بن بست در روند مذاکرات اتمی، شکل‌گیری اعتراضات و  طرح مسائلی مبنی بر همکاری نظامی ایران با روسیه، وضعیت ملتهبی را در عرصه سیاست خارجی ایران ایجاد کرد.

به گزارش فرارو، در این راستا جدا از تشدید تحریم‌ها علیه ایران،  شاهد آن بوده‌ایم که رئیس جمهور چین نیز در سفر به عربستان سعودی مواضعی را در نقطه مقابل منافع ایران اتخاذ کرد که تا حد زیادی تهران را شوکه کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از این رو، یک سوال اساسی مطرح می‌شود و آن این است که در غیاب روابط سازنده ایران با کشورهای غرب و شرق جهان و البته متحدان منطقه ای آن‌ها، آیا آلترناتیو سومی برای سیاست خارجی ایران جهت برون رفتِ از بحران‌های جاری وجود دارد یا خیر؟ راه حلی که زمینه را برای کاستن از فشارها و گشودن فضایی جدید برای پیش‌برد منافع ملی ایران فراهم سازد.

از این رو، فرارو در گفتگو با "مهدی مطهرنیا"، استاد علم سیاست و کارشناس حوزه سیاست خارجی، به بررسی این مساله پرداخته است.

مهدی مطهرنیا، در پاسخ به این پرسش که آلترناتیوِ سوم برای سیاست خارجی ایران(غیر از غرب و شرق) چیست؟ گفت: «اساسا نظام جمهوری اسلامی ایران، پارادایم حاکم بر روابط خود در عرصه سیاست خارجی را بر گزاره "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی"، بنا کرده است. استواری بر این پارادایم در دهه‌های گذشته ماهیتی به شدت لغزنده به خود گرفته و از دال مرکزی خود تهی شده است. جهت‌گیری‌های نظام جمهوری اسلامی ایران به سمت شرق، با این گزاره که ایران شریک راهبردی روسیه، و روسیه شریک راهبردی ایران است، تعارف دیپلماتیکی بود که بر اساس یک تکرار مدام در پایتخت‌های دو کشور و بر پایه نیازی که روس‌ها به بازی با کارت تهران در معادلات منطقه‌ای خاورمیانه و جایگاه این منطقه در نظام بین‌الملل داشتند، به یک باور ایدئولوژیک در ایران تبدیل شد».

وی افزود: «انقلاب اسلامی از همان ابتدای کار، خود را انقلابی خدامحورانه که تجلی آن در آیین اسلامی تعریف می‌شد، (در چهارچوب این باور، به اصل توحید به عنوان رکن رکینِ اعتقاد دینی تاکید می‌شود)، معرفی کرد. با این حال به تدریج گرایشی را به سمت توسعه روابط با کشور‌هایی پیدا کرد که از سبقه‌های مارکسیستی-کمونیستی برخوردار بودند. روسیه اولین انقلاب مارکسیستی را تجربه کرده و چین نیز یک نظام مائوئیستی است. این دو کشور اگرچه در برهه‌هایی بنا بر برخی مقتضیات، چرخش‌هایی را در سیاست‌ها و رویه‌های خود تجربه کرده‌اند با این حال به هیچ عنوان خالی از این مفاهیم (کمونیستی و مارکسیستی) نیز نیستند».

مطهرنیا ادامه داد: «بالطبع همگرایی تهران با پایتخت‌های کشور‌هایی که دارای سبقه ایدئولوژیک و آیینی هستند، از بدو آن دچار چالش معنادار است. با این حال، به تدریج رویکرد‌های انقلابی بر حالت‌های مذهبی حاکم شد و گرایش دین در انقلاب اسلامی به فقه، و تبدیل شدن فقه به یک رویکرد ایدئولوژیک، در نهایت به وضعیتی ختم شد که تا حد زیادی ماهیتی کلام محورانه دارد (اشاره به گزاره‌های ایدئولوژیک در حوزه حکمروایی دارد). این بدان معناست که این گزاره‌ها در راستای نفی غرب به عنوان هدفِ اصلی عمل می‌کنند و وقتی هدف اصلی، نفی غرب و به طور خاص آمریکا باشد، هر آنچه که ضد آن‌ها باشد، مشروعیت پیدا می‌کند».

این کارشناس حوزه سیاست خارجی گفت: «با مشروعیت پیدا کردنِ آن‌ها، همگرایی با آن‌ها نیز از منظر دینی تفسیر پذیر می‌شود. با این حال، این مساله پارادایم اصلی را با تزلزل جدی و هویتی رو به رو می‌سازد به گونه‌ای که زمانی "جواد ظریف" وزیر خارجه سابق ایران در جریان فایل صوتی که از وی افشا شد، به این موضوع نه به صورت صریح، اما اشاره‌ای دقیق می‌کند. از این منظر باید گفت اکنون ایران گزاره نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی را از متن به حاشیه رانده و دیگر سخنی از آن پارادایم نیست. در این راستا، نزدیکی به شرق جهت مقابله با غرب به عنوان یک اصل معنادار تعریف‌پذیر شده و تلاش شده که نشان داده شود که چین در حال برکشیدن پاشنه‌های کفش خود جهت کسب قدرت بین‌المللی است. به این نکته توجه نمی‌شود که اگرچه در مورد دستیابی به قدرت بین المللی، گزاره اقتصادی مولفه‌ای مهم است و چین توانسته در قالب آن دستاورد‌های قابل توجهی را کسب کند با این حال، چین به معنای دقیق کلمه یک کشور توسعه یافته بین المللی نیست».

مطهرنیا خاطرنشان کرد: «اگرچه می‌توان چین را یک کشور پیشرفته بین المللی دانست. با این حال، میان "پیشرفت" و "توسعه" ارتباط وجود دارد، اما آن‌ها مفاهیمی یکسان نیستند. از طرفی می‌بینیم که حتی محمد جواد ظریف نیز که دارای نگرش‌ها و دیدگاه‌های خاص و روشنی است، اشاره می‌کند که چین در حال تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ بین المللی است. گویی قدرت بزرگ بین المللی صرفا از منظر اقتصادی امکان تحقق دارد».

این استاد علم سیاست گفت: «رویداد‌های یک ساله اخیر پس از جنگ اوکراین و تلاش آمریکا جهت زیر سوال بردن جایگاه چین به واسطه مساله تایوان و سفر نانسی پلوسی و پس از آن سناتور‌های دیگر به تایپه، این نکته را به خوبی نشان داد که چین حداقل در شرایط فعلی به خوبی می‌داند که هنوز زمان رویارویی با واشینگتن فرا نرسیده است. برخلاف روسیه این کشور تلاش کرد تا از زیر بار تحرکات جنگ روانی دولت آمریکا خود را خارج کند و در سطح منطقه نیز شاهدیم که پکن سعی دارد تا به متحدان کلیدی و راهبردی آمریکا در مهمترین منطقه ژئواستراتژیک جهان یعنی خاورمیانه نزدیک شود».

وی افزود: «سفر اخیر رئیس جمهور چین "شی جین پینگ" به عربستان سعودی و آنچه که در جریان این سفر پیش آمد و برخی مواضع و اقدامات ضدایرانی در قالب این سفر طرح و انجام شد، حامل پیام‌ها و معانی زیادی به ویژه برای ایران بود. این موضوع تا حد زیادی نشان دهنده این است که ما در روند نوعی همگرایی بین المللی جهت برخورد با تهران هستیم (من از سال ۲۰۱۸ به کرات نسبت به این موضوع هشدار داده‌ام). این همگرایی‌ها نه معطوف به تغییر سیاست‌ها در تهران بلکه متمرکز بر تغییر محتوا و شیوه حکمروانی در ایران هستند».

مطهرنیا خاطرنشان کرد: «نمی خواهم کلمه تغییر نظام سیاسی/Regime Change را به کار ببرم، زیرا هنوز این معنا تا حد زیادی جای چالش دارد با این حال، تغییر رفتار در تهران متوجهِ نه رفتار ایران نسبت به غرب و یا نظام بین الملل بلکه متوجه تغییر شیوه حکمرانی از سوی ایران شده است و این مساله به نظر من در ماه‌های آینده جلوه‌های عینی خود را با وضوح بیشتری نشان خواهد داد و در صورت مقاومت می‌تواند فرآیند انتقالی جهت تغییر نظام سیاسی در ایران را از منظر جهت گیری‌های بین المللی هدفگذاری کند».

مطهرنیا ادامه داد: «گفتمان حاکم بر ایران در عرصه‌های گوناگون سیاسی که تاثیر پذیرفته از محیط داخلی ایران است، تا حد زیادی بر حوزه سیاست خارجی ایران نیز اثرگذار است و اساسا نمی‌توان این ارتباط و تعامل میان این حوزه‌ها را جدی نگرفت. در عین حال تاثیرگذاری‌های محیط بین المللی بر داخل را نیز نمی‌توانیم نادیده بینگاریم. از این رو، من در دهه گذشته عمده استدلال‌هایم را متوجه این مساله کرده‌ام که گفتمان مقاومت باید بر اساس "سنت ابتلا" باشد؛ یعنی دیدن بافت‌های موقعیتی گوناگون با ادبیات مختلف بر اساس منافع و اهداف ایران به عنوان یک دولت-کشور که برگرفته از یک دولت-ملت کهن است متمرکز بر تعقیب سیاست "سلام در درون" و "صلح با بیرون"».

این پژوهشگر حوزه سیاست خارجی گفت: «در سال ۱۳۸۱ من در جزوه‌ای در پاسخ به سوالات رئیس جمهور وقت سید محمد خاتمی این نکته را متذکر شدم که ایران باید تبدیل به یک "پاسیفیسم سیاسی" شود. در ادبیات سیاسی "پاسیفیسم" یعنی جزیره صلح و آرامش. جایی که در آن آرامش و صلح شکل می‌گیرد و می‌تواند گسترش نیز یابد. با این حال این نکته مورد توجه قرار نگرفت و حتی با آن تقابل‌هایی نیز صورت گرفت».

وی ادامه داد: «از این رو، شاهدیم که امروز جامعه ایران در درون خود با بحران‌های عدیده‌ای رو به رو است که در همفشردگی آن‌ها در وضعیت کنونی به شدت مخاطره انگیز شده است. به عنوان مثال در منطقه ایران با رقبایی رو به رو است که اگر تا یک یا دو دهه قبل می‌توانستیم بگوییم از منظر عوامل کلاسیک قدرت در مواجهه با ایران ضعیف هستند، با این حال اکنون نه تنها تنه به تنه قدرت ایران می‌زنند بلکه از خیلی جهات در حال پیشی گرفتن از ایران نیز هستند. از سوی دیگر ما در وضعیت بین المللی نیز به دلیل تزلزل‌های داخلی و منطقه‌ای در موقعیتی هستیم که کشور‌های گوناگون حتی چین نیز آنگونه که مورد توقع و انتظار ایران است رفتار نمی‌کنند».

این استاد علم سیاست گفت: «ما شاهد بودیم که پس از مواضع اخیر رئیس جمهور چین در جریان سفر به عربستان، چینی‌ها یک مقام دست چندم خود را به تهران فرستادند و برخی مقام‌های کشورمان گفتند که چینی‌ها جبران کردند. این مساله نمی‌تواند پاسخ افکار عمومی را در ایران بدهد و در عین حال نمی‌تواند جوابی روشن نیز به تحلیل‌های واقع گرایانه در مورد سیاست خارجی ایران بدهد».

مهدی مطهرنیا گفت: «از این رو باید توجه داشته باشیم که خیلی زود دیر می‌شود و به راحتی دیگر نمی‌توان راه سومی را در حوزه سیاست خارجی تعریف کرد. زیرا از یک سو شما در مقابل خود جهان غرب را قرار داده اید که با رهبری آمریکا و مدیریت اروپا و کنشگری اجرایی اسرائیل در منطقه می‌تواند یک وحدت عملیاتی را شکل دهد و ائتلاف آمریکایی-اروپایی-اسرائیلی در کنار ائتلاف عربی-عبری-غربی قرار می‌گیرد و ایران را در وضعیت سختی قرار می‌دهد و از سوی دیگر، در داخل منطقه نیز کنشگرانی نظیر عربستان، ترکیه، و همچنین اسرائیل را دارید که در پی ایجاد یک وحدت عملیاتی جهت برخورد با ایران در "جبهه موافقت" هستند. با این حال، بر اساس جهت گیری‌های صِرف کلامی در حوزه سیاست خارجی کشورمان، بسیاری از این واقعیت‌ها مورد غفلت قرار گرفته است».

منبع: فرارو

کلیدواژه: سیاست خارجی ایران برجام نگاه به شرق جنگ اوکراین اعتراضات در ایران سیاست خارجی ایران حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی تا حد زیادی رئیس جمهور بین المللی منطقه ای بر اساس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۸۹۸۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مآخذ مالیات برعایدی سرمایه در ایران برعکس دنیاست

کارشناسان اقتصادی با تاکید بر اینکه مالیات برعایدی سرمایه در دنیا معمولا بر املاک و سهام تمرکز دارد اما در ایران بر طلا و ارز متمرکز شده است تاکید کردند با توجه به تورم، این مالیات در طی چند سال ممکن است به مالیاتی بر ثروت تبدیل شود. - اخبار اقتصادی -

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، طی سه سال گذشته موضوع مالیات‌ها به یکی از دغدغه‌های مهم فعالان اقتصادی تبدیل شد. شاید بتوان گفت که نقطه عطف این تغییر نگاه، اتصال دستگاه‌های کارتخوان به پرونده‌های مالیاتی و در مرحله بعد آغاز فرایند اصلی اجرای قانون پایانه‌های فروشگاهی و سامانه مودیان بود.

پس از این اقدامات شاهد افزایش مالیات‌های اصناف مختلف، فعالان اقتصادی و شناسایی مودیانی بودیم که تا پیش از آن پرونده مالیاتی نداشته‌اند. به عبارت دیگر به واسطه تکمیل‌تر شدن بانک‌های اطلاعاتی دست سازمان امور مالیاتی برای شناسایی درآمد افراد بازتر شده است. به واسطه همین ظرفیت نیز شاهد افزایش سهم مالیات در بودجه جاری کشور بودیم.

در کنار این موارد، سال‌ها است که موضوع افزایش پایه‌های مالیاتی مانند مالیات بر عایدی سرمایه (CGT) و همچنین مالیات بر مجموع درآمد (PIT) مطرح شده است. در این بین مالیات برعایدی یکی از پربحث ترین موضوعات مالیاتی در بُعد قانون‌گذاری بوده است.

ابهامات متعددی در خصوص نرخ‌های مالیات برعایدی سرمایه، و بحث تورم‌زدایی شدن یا نشدن آن وجود دارد. بر همین اساس در میزگرد مالیاتی خبرگزاری تسنیم که با حضور علی درویشی، مدیر کل دفتر خدمات پژوهشی مرکز پژوهش های توسعه و آینده نگری، محمدرضا یزدی‌زاده اقتصاددان و یونس تیموری کارشناس مالیاتی برگزار شد، موضوع مالیات برعایدی سرمایه ابهامات و اشکالات آن مورد بررسی قرار گرفت. 

مآخذ مالیات برعایدی سرمایه در ایران برعکس دنیا است

تسنیم: یکی از نکاتی که در خصوص تصویب قوانین وجود دارد این است که در همان ابتدا الزامات لازم برای اجرای آنها در نظر گرفته نمی‌شود. به همین دلیل می‌بینیم که پس از چند سال دیگر قانون به طور کامل از موضوعیت خارج شده و باید از ابتدا اصلاح شود. با توجه به بحث‌های مختلفی که در خصوص مالیات بر عایدی سرمایه و تغییرات متعدد آن وجود دارد، به نظر شما چه اقدامی باید انجام شود تا قانون مالیات بر عایدی سرمایه نیز به همین سرنوشت دچار نشود؟

تیموری: در درجه اول باید ببینیم که هدف از اجرای مالیات برعایدی سرمایه چیست و سپس بررسی کنیم که آیا می‌تواند با این هدف موفق شود یا خیر. اگر تجربیات کشورهای دیگر در این خصوص را نگاه کنیم، هدف عایدی سرمایه، کنترل و هدایت سرمایه‌گذاری است به بخش‌های مورد نظر سیاست‌گذار است.

نرخ‌های مالیات سرمایه در دنیا معمولا برعکس نرخ‌هایی است که ما تعیین کردیم. معمولاً نرخ‌های بالاتر مالیات بر عایدی سرمایه برای بازار املاک و سهام در نظر گرفته می‌شود اما در ایران بیشتر بر روی نرخ ارز، طلا و سایر بازارهایی که این اختلال را ایجاد کردند متمرکز شده است. بنابراین هدف اصلی از مالیات بر عایدی سرمایه در کشور ما کنترل تورم است.

 

.

 

تغییر کاربری یک قانون مالیاتی؛ از مالیات بر عایدی تا مالیات بر ثروت

تیموری: اینکه چرا قوانین را تهیه و تصویب می‌کنیم اما جواب نمی‌گیریم به این علت است که ما یک الگوی موفق در کشورهای دیگر را می‌گیریم اما کارکرد دیگری برای آن در نظر می‌گیریم. ممکن است که ما بتوانیم به واسطه اعمال این مالیات تورم را به طور مقطعی کنترل کنیم اما مالیات برعایدی کارکرد اصلی خود را از دست خواهد داد.

 در حقیقت وقتی بر روی تورم مالیات می‌بندیم، این مالیات پس از بازه مشخصی به مالیات بر ثروت تبدیل می‌شود. در حقیقت شما دارایی دارید که با گذر زمان ارزش آن افزایش پیدا کرده است. اگر بر روی این دارایی مالیاتی بسته شود، در حقیقت نوعی مالیات بر ثروت دریافت شده است.

 

.

 

امکان قفل‌شدگی دارایی‌ها با اجرای مالیات برعایدی سرمایه

تیموری: با این مدلی که پیاده‌سازی مالیات برعایدی سرمایه دنبال می‌شود، احتمالاً شاهد قفل شدگی دارایی خواهیم بود. وقتی بر روی افزایش ارزش یک دارایی مالیات می‌بندیم، مالک آن تصمیم‌ می‌گیرد که دارایی خود را نگه‌دارد و این موضوع قفل‌شدگی دارایی را ایجاد می‌کند. ممکن است اثر این اتفاق بدتر از زمانی باشد که چنین مالیاتی پیاده نمی‌شود.

تغییر قانون در آینده ساده نخواهد بود

تسنیم: در ابتدا قرار بود مالیات برعایدی سرمایه در قالب لایحه از سوی دولت به مجلس ارائه شود اما پس از مدت‌ها معطلی شاهد بودیم که مجلس طرحی در این خصوص ارائه کرد. در ادامه بحث‌های مختلف کارشناسی در مورد این طرح مطرح شد. سوالی که وجود دارد این است که چرا تصویب این قانون تا این حد طولانی شده و با توجه به تغییرات متعدد چه نقاط ضعف و قوتی دارد؟

درویشی: در طرح مالیات بر عایدی سرمایه که 27 ماده دارد، به واسطه استثناعات در نظر گرفته شده کمتر به مواردی که مورد انتظار بود اصابت می‌کند. می‌گوییم افرادی که تا 4 خانه داشته باشند معاف هستند. ما جمعیتی را داریم که از داشتن مسکن استاندارد بی‌بهره هستند. در شرایط تصمیم‌گیری گفته‌ایم در قدم اول معافیت‌های بالایی را در نظر بگیریم.

باید توجه داشته باشیم که تغییر قانون به این سادگی‌ها نیست که بخواهیم مثلاً سال آینده 4 خانه را به 2 خانه کاهش دهیم.  برخی از اعداد و ارقام و استثناعات در نظر گرفته شده نیاز به تعدیل دارد. اما اصل این اقدام که دولت به سراغ یک پایه مالیاتی جدید رفته است، یک اقدام مثبت است.

 

.

 

آیا حقوق را هم تورم‌زدایی می‌کنیم؟

درویشی: باید ببینیم هدف ما از گرفتن این مالیات چه بوده است؟ وقتی از تورم‌زدایی صحبت می‌کنیم موارد دیگری نیز به وجود می‌آید. به طور مثال در بحث حقوق و دستمزد کارکنان دولت و کارگران شاهد هستیم که حقوق آنها براساس تورم افزایش پیدا نمی‌کند. مصوب می‌کنیم که حقوق 20 درصد افزایش پیدا کند اما تورم دو برابر این عدد است.

قدرت خرید روز به روز در حال کاهش است. ما هیچ‌گاه نرفتیم به این سمت که قدرت خرید کارمندان را ثابت در نظر بگیریم یا به عبارت دیگر از حقوق و دستمزد تورم‌زدایی کنیم. می‌گوییم اگر این کار را انجام دهیم تورم تشدید می‌شود اما در مقابل برای مالیات بر عایدی سرمایه می‌خواهیم این کار را انجام دهیم.

در مالیات تورم‌زدایی نداریم

درویشی: ما برای هیچ یک از انواع مالیات‌های خود چه مالیات‌های مستقیم و غیر مستقیم تورم‌زدایی نداریم. بنابراین در این مورد هم باید به قیمت اسمی اکتفا کنیم. مانند تمامی کشورهای دنیا که این قانون را دارند و تورم‌های  مشابهی نیز دارند. اگر قرار باشد تورم‌زدایی انجام شود، در دستورالعمل‌های سالانه برای دریافت مالیات دچار تفسیر خواهیم شد.

 

.

 

بی‌اثر شدن سیاست‌های پولی در تورم‌های بخشی

تسنیم: یکی از بحث‌هایی که در مورد مالیات برعایدی سرمایه به وجود آمد این بود که با وجود گستردگی معافیت‌های این قانون، برای شناسایی مشمولان، نیاز است تا کلیه اشخاص مورد شناسایی قرار بگیرند تا مشخص شود چه کسی مشمول مالیات است. بنابراین دایره افرادی که باید مورد شناسایی قرار بگیرند بسیار گسترده است. با توجه به این توضیح و شرایط اجرایی پیش رو، چه اهدافی از سوی قانون‌گذار برای مطرح کردن مالیات برعایدی در نظر گرفته شده و آیا با این شرایط می‌توان به اهداف مورد نظر دست پیدا کرد یا خیر؟

یزدی‌زاده: سیاست‌های پولی برای کنترل تورم در همه موارد کاربرد ندارند. سیاست‌های پولی برای کنترل تورم فروضی دارد که متاسفانه در ایران فراموش شده است. نرخ سود سپرده را به اسم سیاست انقباضی بالا بردند در حالی افزایش نرخ سود سپرده به معنای تقویت موتور خلق نقدینگی بانک‌ها و سیاست انبساطی است.

آن چیزی که در تئوری‌ها به عنوان سیاست انقباضی از آن یاد می‌شود، نرخ سود اوراق دولت است نه سود سپرده. حتی در بحث افزایش نرخ سود اوراق قرضه دولت شرط نداشتن کسری بودجه دولت وجود دارد. دولت نباید پول‌هایی که جمع می‌کند را خرج کند. در غیر این صورت باز هم یک سیاست انبساطی را شاهد خواهیم بود.

البته شاید این موضوع کم زیان ترین نوع سیاست انبساطی باشد به این علت که با ضریب کمتری(کمتر از دو درصد) تقاضای کل را بالا می‌برد.

 

.

 

مالیات مهم‌ترین ابزار دولت در کنترل تورم بازارهای محدود

یزدی‌زاده: موضوع دیگری که وجود دارد این است که اقتصادها عموماً با تورم بخشی مواجه هستند. بنابراین در چنین شرایطی که دولت دچار کسری بودجه است و نمی‌تواند پول‌هایی که از طریق اوراق جمع می‌کند را نگه‌دارد و برخی کالاهای اساسی نیز به کالای سرمایه‌ای تبدیل شده‌اند، تنها ابزار کارا سیاست مالی یا همان وضع مالیات است. سرمایه‌ای شدن کالاهای اساسی به معنای آن است که یک تقاضای اضافی وارد بازارهایی مانند ملک، مسکن یا خودرو شود.

وقتی مالیات وضع می‌کنید، در حال دنبال کردن اهدافی هستید. اگر رویکرد کنترل تورم بخشی را در نظر بگیریم، هدف شما این است که اگر تقاضای غیر ضروری وارد یک بخش شد و باعث متورم شدن آن شد، مالیات تقاضای ضروری را از آن جدا کند. سپس تقاضای غیر ضروری را مورد اصابت قرار دهد.

 

.

 

سرمایه داریم عقل برنامه‌ریزی نیست

یزدی‌زاده: زمانی در یک اقتصاد به ثروت‌مندترین کشور بدبخت دنیا تبدیل می‌شوید. به این معنا که برای خلاص شدن از خام فروشی به 50 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز داریم اما تنها 200 میلیارد تومان در خانه‌های خالی سرمایه داریم. در حقیقت پول داریم؛ عقل برنامه‌ریزی نداریم.

بنابراین باید از اجرای سیاست مالی چند هدف را دنبال کنیم. اول اینکه تقاضاهای اضافه‌ای که وارد بازار کالاهای ضروری شده‌اند را خارج کنیم. دوم اینکه سرمایه‌هایی که به بخش غیرمولد رفته‌اند را به سمت مولد هدایت کنیم. به عبارت دیگر باید تغییر رفتار ایجاد کنیم.

یزدی‌زاده: وقتی می‌گوییم سیاست مالی برای تغییر رفتار کل است به این معنا است که می‌خواهیم عده‌ای را از تقاضا منصرف کنیم. بر این اساس، سال 1397، اولین طرح مالیات عایدی سرمایه در وزارت اقتصاد طراحی شد. اصلاحیه قانون برای رئیس جمهور وقت ارسال شد اما ایشان موافق مالیات نبودند و به همین دلیل لایحه باقی ماند.

تصور بر این بود که در دولت جدید لایحه همان ابتدای کار به مجلس خواهد رفت. با این وجود لایحه به طور کلی از سوی دولت مطرح نشد. دولت قرار است با دید ملی لایحه بدهد اما مجلس با دید بخشی طرح می‌دهد. نتیجه می‌شود همین شیر بی‌آلایش و دمی که تحت عنوان مالیات برعایدی سرمایه تصویب شد.

 

.

 

یزدی‌زاده: در این بین عده‌ای دانشمند نیز پیدا می‌شوند که به دنبال تورم‌زدایی هستند در حالی که هیچ عنوان تورم‌زدایی در حوزه مالیات نداریم. اگر قرار باشد عایدی مورد تورم‌زدایی قرار بگیرد، مستحق ترین عایدی، عایدی ناشی از حقوق بود نه ثروت مازاد مردم. یعنی فردی که زمان و سلامت خود را می‌فروشد لیاقت تورم‌زدایی از درآمد خود را ندارد اما فردی که ثروت مازاد دارد این حق را دارد.

وقتی می‌گوییم تا چهار خانه معاف از مالیات می‌دانید معافیت به چه معنا است؟ معافیت یعنی حداقل شرایط مورد نیاز برای زندگی از نظر حاکمیت اسلامی. در دنیا می‌گویند که محل سکونت اصلی معاف از مالیات است و مازاد برآن هر چیزی که وجود دارد با دید سرمایه‌گذاری است. در نتیجه مشمول مالیات است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • کلیپ| رمزگشایی از یک پروژه مشکوک
  • رمزگشایی از یک پروژه مشکوک
  • نگاه نوآورانه واحدهای تولیدی برای ورود به عرصه رقابت خارجی
  • رمزگشایی از تشدید فشارهای لابی اسرائیل علیه موسویان/ مقاله تند جروزالم‌پست علیه دیپلمات پیشین ایرانی
  • مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: اسرائیل خاورمیانه را دچار بدترین چرخه خشونت کرده است/ تلاش‌ها برای راه حل دو دولتی باید افزایش یابد
  • زاخارووا: اظهارات بورل یک اعتراف بزرگ و راه تحقق صلح است
  • بورل: هیچ همبستگی میان اروپا درباره روسیه وجود ندارد
  • رمزگشایی ۳۹ فقره سرقت کابل‌های برق فشار قوی در مشهد
  • رمزگشایی ۳۹ فقره سرقت کابل های برق فشار قوی در مشهد
  • مآخذ مالیات برعایدی سرمایه در ایران برعکس دنیاست